در موضوع مراسم تدفین ( نوشته شده در 22/10/91)اشاره شد به ساخت سردآواهایی برای دفن دسته جمعی اموات در سال های قحطی ( شخصا هر دو سردآوا را در بین سال های 1352-1353 به همراه دوستان داخل سرداوا شده و تعداد تقریبی 19-20 جنازه مونث و مذکر در سنین مختلف را در سرداوا اول و تعداد 11-13 جنازه را در سردآوا دوم مشاهده نمودیم . جوانان دیگری نیز در آن روزها به دلیل فرو ریختن درب سرداوا ها از آنها بازدید کرده اند) نموده اند و داستان هایی سینه به سینه از گذشتگان رسیده که در آن سال ها زندگی چگونه بودخاطراتی از بزرگان شنیده اید که در این قحطی تعداد کثیری از روستاییان از دنیا رفتند ، فردی که برای خرید نان به شبستر رفته بود تا به منزل برسد نان خود را تمام کرده و دست خالی به منزل برمی گردد،چگونه با استفاده از سایر مواد توانستند نان تهیه کنند ، یا در منزلی 4نفر اعضاء خانواده همزمان فوت می کنند ، سرقت از باغات ( بریدن درختان خشک شده و بردن کلون های درب باغات به اوج خود می رسد) ولی از قتل و غارت اموال یکدیگر یا استفاده از حیوان مرده گزارشی نشده است.از عوامل عمده کاهش مرگ و میر در روستا ، رعایت اصولی بود که آنروز متاثر از فرهنگ یا قوانین نانوشته اجتماعی و بهداشتی بود از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره نموددر سال 1288 هجری قمری مطابق با 1246 هجری شمسی و در اواسط زمامداری ناصرالدینشاه قاجار، قحطی عظیمی سراسر ایران را فراگرفت. این قحطی چنان سهمگین و ویرانگر بود که بسیاری از مورخان آن را مهمترین واقعهی اجتماعی عصر قاجارها دانستهاند. عامل اصلی این قحطی که طلیعهی آن از سال 1287قمری و بیبارانبودنِ آن سال آغاز شده بود، کمآبی شدیدی بود که بهار و تابستان سال بعد (1288) خود را به شکل کمبود شدید آب شُرب و محصولات کشاورزی ـ خصوصاً گندم ـ و شیوع وبا نشان داد. در مجموع هیجده ماه باران نبارید. زمستان سال 1288 نیز هرچند باران بارید ولی بهسبب بارش فزاینده و سیلهای پیاپی، بسیاری از ایرانیان سیلگیر شده مردند یا از عوامل دیگری نظیر شیوع طاعون، حصبه و تیفوس در همان زمستان و یا بهار سال بعد تلف شدند. قیمت نان بهتدریج به چندین برابر قیمت معمول آن رسید بهگونهای که دسترسی به آن از دست اکثر اقشار جامعه خارج شد. گرسنگی و کمبود نان ـ بهعنوان اصلیترین قوت مردم ـ چنان بالا گرفت که تقریباً نیمی از جمعیت ایران از گرسنگی، تشنگی و شیوع امراض مسری از دست رفتند
1-عدم انتقال مسافرین مرده خارج از روستا به داخل روستا.
2-مرسوم بودن شستشوی مرده در داخل حیاط منزل به جای شستشو در آب قنات ( مانند تهران سابق)
3-ممنوع بودن شستشوی کهنه بچه ها در حوضچه اول قنات
4-استفاده از آرد پوست بادام و آرد حبوبات مخلوط به کمی آهک برای درمان
5-عدم نگهداری مردگان بیش از یک روز در منزل یا در مسجد
6- زیاد بودن زمان مسافرت ها به منطقه ترکیه و روسیه و کم بودن مسافرت به شهرهای داخلی ایران از نظر انتقال بیماری ها
7-رایج بودن طب سنتی در بین خانواده ها به سفارش طبیب های سنتی روستایی